13 ماهگی
یک روز به مادرمان دستور دادیم تا ماشینمان را بیاورد تا یک دستی به سر و روی آن بکشیم بعد از چند دقیقه ای دیدیم که ااااااااِ... می توانیم روی آن بنشینیم و یا حتی آن را جا به جا کنیم واقعا این ماشین چیز خوبیست تازه یاد گرفته ایم که چراغ و بوق هم دارد بعله .. در حال و هوای خودمان بودیم که متوجه شدیم مادرمان نیست آرام و بدون هیچ نفس کشیدنی رفتیم بالای یک صندلی کوچک و کاملا یواشکی نگاهی انداختیم تا ببینیم مادرمان بدون اجازه چه میکند مادیگر جرأت این را نداریم که لحظه ای چشم از مادرمان برداریم اگر بلایی به سر خود بیاورد به پدرمان چه جوابی بدهیم؟؟ ...
نویسنده :
مامانی
7:10